..... و اما آمدن شهراد .....
سلام پسر نازم. سلام عشقم. سلام همه ی آرزوهام..... الان که پیشمی میدونم که سالمی .شکر خدا. دیگه چیزی از خدا نمی خوام جز سلامتی و عاقبت به خیری تو. خدا با دادن تو بهترین نعمتش رو بهم داد. الان که دارم برات مینویسم تازه از خونه عزیزجون اومدیم. بعد دنیا اومدنت نزدیک چهار روز بیمارستان بودیم. دو روز بعد مرخص شدن خونمون بودیم. و بعدش با اصرار عزیز رفتیم و مزاحم عزیز و آقا جون شدیم تا الان. که بابت همه زحماتی که برای ما کشیدن ازشون ممنونیم و دستشون رو می بوسیم. و بابت داشتن پدر و مادر به این خوبی خدا رو شکر میکنم که نعمت به این با ارزشی بمن داد. ایشالا حالا حالا ها سایشون بالای سرمون باشه. آمیییییییییین. &n...
نویسنده :
مامان شهناز
0:49